جراحت یا قرحه بدتر شدن. سیم کشیدن جراحت یا آب دزدیدن قرحه و ریش. - امثال: شاه خانم میزاید ماه خانم درد میکشد خاله م زاییده خاله زام هو کشیده. ، هو انداختن به آوازی بلند و دراز هو گفتن برای خواندن کسی از دور چنانکه رسم کشاورزان و اویاران است. (یادداشت مؤلف)
جراحت یا قرحه بدتر شدن. سیم کشیدن جراحت یا آب دزدیدن قرحه و ریش. - امثال: شاه خانم میزاید ماه خانم درد میکشد خاله م زاییده خاله زام هو کشیده. ، هو انداختن به آوازی بلند و دراز هو گفتن برای خواندن کسی از دور چنانکه رسم کشاورزان و اویاران است. (یادداشت مؤلف)
پایین کشیدن پایین انداختن، رکاب کشیدن حرکت کردن، بسر کشیدن نوشیدن شراب و مانند آن، جذب کردن، یا دم در کشیدن ساکت شدن، محو کردن نابود ساختن، با سپاه حرکت کردن
پایین کشیدن پایین انداختن، رکاب کشیدن حرکت کردن، بسر کشیدن نوشیدن شراب و مانند آن، جذب کردن، یا دم در کشیدن ساکت شدن، محو کردن نابود ساختن، با سپاه حرکت کردن